woensdag 22 september 2010

مشروطه خواهان و اصلاح طلبان

این پست غیر ضروری را از آنجهت می نویسم چرا که تعداد سلطنت طلبان در سایت دنباله زیاد شده است . در چند روز اخیر فراخونی از طرف جنبش سبز منتشر شد که از معترضان دعوت شد برای حمایت از سران جنبش سبز ، بر پشت بامها الله اکبر بگویند و یا هر شعار ممکن دیگر که نشانی از حمایت سران جنبش و پویایی جنبش داشته باشد . در سایتهای دیگر این موضوع نه تنها مشکلی به وجود نیاورد که از طرف اغلب کاربران مورد استقبال قرار گرفت ، و در نهایت وقتی مردم اعتراض شبانه کردند باعث خوشحالی بسیاری از کاربران دنیای مجاز و طرفدران جنبش سبز شد . اما در دنباله برخی از کاربران که طرفدار سلطنت مشروطه بودند از این موضوع راضی نبودند ، خصوصا با الله اکبر گفتن مخالف بودند . دلیل مخالفت آنها این است که ممکن است همانند سال پنجاه و هفت ائتلاف با مذهبیان باعث قدرت گرفتن مجدد مذهبیان این بار به اسم اسلام رحمانی شود . و اگر ما الله اکبر بگوییم ، ممکن است توسط مذهبیان مصادره شود . در نگاه اول این موضوع منطقی به نظر میاید . قبلا خود من نیز لینکی فرستادم و در آن توضیح دادم که اسلام چه رحمانی و چه غیر رحمانی می بایست از حکومت جدا شود ، و حکومت می بایست نسبت به اعتقادات مذهبی و غیر مذهبی مردم بی طرف باشد . اما مواضع این مشروطه خواهان از چند جهت زیر سوال است . آنها میگویند اصلاح طلبان در زیر نقاب اعتراض به حاکمیت ، در واقع در پی تدوام نظام اسلامی هستند . این موضوع همواره میتواند ممکن باشد ، ولی مگر مشروطه خواهان نمیتوانند تحت پوشش سلطنت مشروطه ، دوباره یک سلطنت دیکتاتوری را بر ایران تحمیل کنند ؟ چرا اولی ممکن است و دومی ممکن نیست ؟ از طرفی این کاربران مدعی هستند که در سال پنجاه هفت ، گروههای غیر مذهبی برای سقوط « محمد رضا شاه » با یکدیگر ائتلاف کرده اند و اینبار نمی بایست دیگر ائتلاف کنند . این جا یک تناقض به وجود میاید . شما اگر طرفدار نظام سلطنتی هستید ، دیگر چرا بر علیه نظام سلطنتی محمد رضا شاه ، با نیروهای مذهبی ائتلاف کرده اید !؟ و اگر در سقوط رژیم سلطنتی نقشی نداشته اید ، پس چرا ادعای ائتلاف در سال پنجاه و هفت میکنید ؟ چطور ممکن است شما هم سلطنت طلب باشید ، هم به ضرر سلطنت با نیروهای مذهبی ائتلاف کرده باشید ؟ این یک تناقض بزرگ . دومین موضوع همان است که توضیح دادم ، الان اصلاح طلبان بر علیه حکومت مبارزه میکنند ، این مبارزه شبیه مبارزه مشروطه خواهان در زمان مظفر الدین شاه است . در آن زمان مشروطه خواهان قصد مهار قدرت ، و تشکیل مجلس ، و انتقال قدرت به پارلمان را داشتند . اصلاح طلبان امروزی نیز ، یکی از اهدافشان که مشخصا اقای موسوی اعلام کرده ، مشروط کردن قدرت حاکمه است . و همچنین برگزاری انتخابات آزاد و بدون گزینش شورای نگهبان است . شاید سلطنت طلبان فعلی بگویند ، که موسوی گذشته ایی سیاه دارد . زمانی نخست وزیر امام بوده است و مدام به امام راحل ارجاع میدهد . ولی سوال این است که مگر مشروطه خواهان امروزی به رضا خان و محمد رضا شاه مدام ارجاع نمیدهند ؟ این دو پادشاه سلسله پهلوی ، قوانین مشروطیت را زیر پا گذاشتند ، و خود از مخالفان مشروطیت بودند . به نوعی که روزنامه ها را بستند ، مجلس را تک حزبی کردند و در واقع صرفا یک مجلس نمایشی مثل الان شد و حتی مجلس فعلی تکثرش بیش از مجلس زمان شاه است . از طرفی باقی مانده این سلسله ، یعنی شاهزاده پهلوی نیز عقبه همان تفکر است . چطور موسوی که ارجاع به خمینی میدهد ، یک خطای نابخشودنی است . ولی پهلوی که ارجاع به پدر بزرگ و پدرش میدهد ، اشکالی ندارد ؟ اگر قرار باشد گذشته دیگران را رصد کنیم ، گذشته خانواده پهلوی نیز چندان پاک نیست که اگر پاک بود ، مردم دیوانه نبودند که بر علیه انها قیام کنند ، و آنها را از حکومت ساقط کنند . روحانیون حداقل تا زمان مصدق طرفدار سلطنت بودند ، و اصلا حرفی از نظام جمهوری به هر شکل آن نبود . و شاید اولین بار ، دکتر فاطمی ، دم از نظام جمهوری و نفی سلطنت زد که چندان هم ورد استقبال روحانیان قرار نگرفت . ولی رفتارهای محمد رضا شاه ، باعث شد که مردم آرام آرام به سمت روحانیان جذب شوند ، و در نهایت باعث سقوط محمد رضا شاه پس از سی و پنج سال سلطنت شوند .

سوال دیگری که دارم اگر اینها مشروطه خواه هستند ، می بایست با سران مبارز مشروطه ارجاع دهند ، کسانی که برای انقلاب مشروطه مبارزه کردند ، مثل ستار خان و باقر خان . ولی مشروطه خواهان امروزی بیشترین ارجاع را به کسانی میدهند که خود از مخالفان مشروطیت بوده اند . مثل رضا خان و فرزندش . و این نشان میدهد که اینها تحت پوشش مشروطه خواهی ، به دنبال تحمیل کردن یک نظام سلطنتی دیکتاتوری دیگر ، شبیه رضا خان و پسرش هستند . دفاع متعصبانه این کاربران از خانواده پهلوی نشان میدهد ، که عشق و علاقه اینها به خانواده پهلوی بسی بیشتر از مبانی سلطنت مشروطه است . اینها از مشروطه که یک مدل دمکرات و همچنین ناسیونالیستی است ، به عنوان نقابی در جهت بازگرداندن خانواده پهلوی به قدرت استفاده میکنند . این خانواده هرگز مشروطه خواه نبوده است ، و از زمانی که از قدرت کنار گذاشته شده اند ، راه دیگری نداشته اند مگر اینکه از آزادی و دمکراسی و سلطنت مشروطه بگویند . بهانه شان این است که تاریخ ایران شاهنشاهی است و تا ابد نیز می بایست شاهنشاهی بماند . و شاه سمبل اتحاد اقوام مختلف در کشور است . اصولا هر کسی از قدرت کنار میرود ، از این حرفهای دهن شیرین کن میزند . ناگهان دمکرات میشود ، و ناگهان به دنبال آزادیهای سیاسی و مدنی می گردد . مگر آقای خمینی ، در پاریس نگفت ، جمهوری که ما میخواهیم چیزی مثل همین فرانسه است ؟ حالا هم طرفداران سلطنت مشروطه میگویند ، نظامی که ما میخواهیم ، شبیه برخی کشورهای اروپائی مثل هلند و بلژیک است . که شاه چندان قدرتی ندارد . و صرفا یک سمبل است . و از طرفی در این کشورها هم دمکراسی وجود دارد و هم آزادی . حالا بگذریم که برخی از این کشورها مثل خود بلژِک ، فقط صد و پنجاه سال است که تاسیس شده و اصلا تاریخ ندارد که بخواهد پادشاهی به عنوان سمبل داشته باشد . بگذریم که یکی از چالش های مردم این کشور این است که اصلا چرا ما می بایست چنین سمبل گران قیمتی داشته باشیم ؟ مالیات بدهیم تا خاندان سلطنتی خرج کنند ! بدون اینکه سودی برای مملکت داشته باشند .

در نهایت ، اگر قرار است فریب اصلاح طلبان را نخوریم و از آنها بترسیم ، هیچ تضمینی نیست که طرفداران مشروطیت ، ادمهای صادقی باشند و تحت شعار مشروطه خواهی ،یکبار دیگر مملکت را به سمت دیکتاتوری دو هزار و پانصد ساله ببرند . اگر اصلاح طلبان تضمین ندارند ، شما نیز تضمین ندارید . ولی تفاوت در این است که اصلاح طلبان از داخل ایران مبارزه میکنند ، و شما در خارج از کشور و در امنیت کامل صرفا به شکل حرفی با حکومت مخالفت میکنید .

Geen opmerkingen:

Een reactie posten