vrijdag 16 april 2010

استقلال ،آزادی ، جمهوری ایرانی ، یک شعار سکولار است

برخی تحلیلگران اسلامگرا ، معتقد هستند که در مملکت ما اغلب ایرانیان مذهبی هستند و چون مذهبی هستند تمایلی به سکولاریزم ندارند . و در ادامه تحلیل میکنند که طرفداران سکولاریزم در اقلیت هستند ! البته در اینکه اکثریت مردم ایران مردمانی مذهبی هستند شکی نیست ، اما مذهبی بودن مردم ایران منافاتی با سکولاریزم ندارد . موضوع این است که قشر عظیمی از جامعه ما دارد متوجه لزوم سکولاریزم در عرصه سیاست میشود . شاهد این قضیه هم شعار : استقلال آزادی جمهوری ایرانی است ، که به وفور توسط قشر بزرگی از ایرانیان سر داده شد . آیا این شعار یک شعار سکولار نیست ؟ و آیا کسانی که این شعار را سر دادند اغلب مسلمان نیستند ؟ چه دلیلی داشت که مردم شعار جمهوری ایرانی سر بدهند ؟ غیر از این است که متوجه لزوم سکولاریزم در عرصه سیاست شده اند ؟ غیر از این است که متوجه شده اند احکام و شرع اسلام که مربوط به چهارده قرن پیش است دیگر جوابگوی نیازهای مدرن بشری نیست و یک جامعه اگر میخواهد به آزادی و مردمسالاری برسد و قوانینش هم بر اساس بیانیه جهانی حقوق بشر باشد ، دیگر نمیتواند به یک حکومت اسلامی یا جمهوری اسلامی ، اتکا کند . بلکه مشخصا می بایست این عرصه ها را از یکدیگر جدا کند . اما چه چیز باعث شد که قشر عظیمی از مردم به این نتیجه برسند که سکولاریزم الزامی جهت رسیدن به آزادی و مردمسالاری است ؟ آیا نقدهای منتقدان دین باعث چنین رویکردی نشده است ؟ منهای عملکرد مستبدانه حکومت اسلامی ، آیا نقدهای دینی بی تاثیر بوده است ؟ نقدهای دینی مشخصا باعث شده است که عده زیادی آگاهی پیدا کنند که برای رسیدن به یک جامعه آزاد و مردمسالار ، می بایست به سمت سکولاریزم بروند . حالا چرا عده ایی از نقد دین اینچنین بر آشفته میشوند و مدام هیس هیس میکنند ، و میگویند صلاح نیست که شما دین را نقد بزنید ، و دهها و صدها بهانه های عجیب و غریب برای دعوت کردن منتقدان به سکوت می آورند . نقد دین ، نفی دین نیست . هشداری است به دین باوران ، که الزام سکولاریزم بر مبنای آزادی و مردمسالاری را جدی بگیرند .

Geen opmerkingen:

Een reactie posten