woensdag 6 oktober 2010

امام خمینی :لاکن اینطور نباشد که عده ایی ؛ جنایات ما را توجیه کنند

ما دهه شصت را با اعدامهای انقلابی شروع کردیم ، و با اعدام ضد انقلابها به پایان رساندیم ، وسطش هم هشت سال جنگ کردیم . دو سال را وقف اعدامهای گسترده کردیم ، و هشت سال را به جنگ پرداختیم . لاکن اینطور نباشد که عده ایی به دلیل علائق شخصی که به ما دارند جنایات ما را توجیه کنند . کجایش دوران طلائی بود ؟ هی میگویند بازگشت به آرمانهای امام ! بزرگترین آرمان ما پیروزی در جنگ تحمیلی علیه نیروهای بعثی بود ، و از همین جهت شعار جنگ جنگ تا پیروزی را سر دادیم ، اما در انتها به جای پیروزی جام زهر نوشیدیم . عده ایی که اخیرا در بین مردم محبوب شده اند ، و مردم به آنها علاقه مند شده اند ، هی خودشان را به ما می چسبانند ، و چهره خود را مغشوش می کنند و مردم را از خود دور میکنند . اگر میخواهید مملکت را انسانی اداره کنید ، بهتر است از خط ما فاصله بگیرید . اصلا مسیری دیگر انتخاب کنید . ما چکار مثبتی انجام داده ایم که شما را شگفت زده کرده است ؟ اتوبوس را مجانی کردیم ؟ آب و برق را مجانی کردیم ؟ چرخهای اقتصاد را به گردش در آوردیم ؟ مردم را به معنویت جذب کردیم ؟ چه کار طلائی انجام داده ایم که خودمان هم از آن بی خبریم ؟ این دهه ، دهه جذام بود نه دهه امام . گیرم که شما مجبور هستید برای مشروعیت گرفتن مدام به خط ما ارجاع دهید ، لاکن به نوعی ارجاع دهید که مردم بفهمند این ارجاع الکی است . کدام آدم آزادیخواهی برای رسیدن به آزادی خط ما را سرمشق خود قرار میدهد ؟ شما اگر توانستید یک جمله از میان هزاران جملاتی که در سخنرانیها ایراد کرده ایم پیدا کنید که ارتباطی با آزادی و مردمسالاری داشته باشد . ما که گفتیم اگر سی و شش میلیون بگوید ، بله ، من میگویم نه . هنوز هم روی حرفمان هستیم ، ولی نمیشود که شما به ما ارجاع دهید . ما دلمان نمیخواهد به هیچ وجه من الوجوه ناممان به اشتباه به عنوان یک آزادیخواه یا رهبری که به دنبال عدالت بوده است در تاریخ ثبت شود . ما همه سعی مان را کردیم که اینچنین نشود ، آنوقت شما هی به ما ارجاع میدهید ؟ به شما اخطار میکنم ، هر چیزی که در آن ذره المثقالی ، عقل ، منطق ، انسانیت ، شرف ، وجدان ، معنویت ، پیدا میشود ، هیچ ارتباطی با خط ما ندارد . خط واقعی ما همان است که در خبرهای ویژه کیهان میاید . هر چه غیر از آن باشد یک خط دیگری است . لاکن علائق شخصی خود را برای خود نگه دارید ، و اینقدر دوران خلائی را طلائی جا نزنید . امروز مردم می فهمند . مثل دوران ما نیست که می گفتیم اقتصاد مال خر است ، و عده ایی تکبیر میگفتند . امروز مردم به شکل مستقل فکر میکنند . دوران ما ، دوران تکبیر به حرفهای صد من یک غاز بود . بهترین کاری که من در دوران طلائی انجام دادم این بود که سرم را گذاشتم زمین و مُردم ، لحظه ایی فکر کنید که سی چهل سال دیگر زنده می ماندم ، آیا از این فکر به وحشت نمی افتید ؟ خود شما که علائق شخصی به ما دارید ، اگر ما زنده بودیم ، و صلاح و مصلحت را در تقلب میدیدیم ، آیا جرات داشتید که چپ به ما نگاه کنید ؟

Geen opmerkingen:

Een reactie posten